ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامتی روان و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاریهای روانی دارد. ورزش از اضطراب میکاهد، اعتماد به نفس را افزایش میدهد و خود پنداری مثبت را تقویت میکند. در کودکی و نوجوانی یکی از فعالیتهای اساسی زندگی به شمار میرود. ورزش به ویژه در سنین کودکی و نوجوانی، مفر سالمی برای آزاد کردن انرژی انبار شده آنها است و این خود بسیار لذت بخش و آرامش دهنده است. ورزش سبب اجتماعی شدن، ایجاد کفایت و مهارت، و استحکام روابط خانوادگی و سهولت دوست یابی و ارتباط سالم با همسالان میباشد. در پژوهشی که انجام شد 65 در صد از جوانان ابراز کردند که ورزش آنها را از استفاده مواد مخدر بازداشته است. شرکت در فعالیتهای ورزشی اغلب تأثیر درمانی بر کودکان و نوجوانان که دچار اختلال عاطفی ویا معلولیت رشدی هستند دارد. ورزش باعث ارضای بعضی نیازهای اجتماعی نظیر پذیرش پیوند جوئی و مشارکت در فرد میشود. فرد میل دارد همواره بویژه د رمراحل طفولیت، مورد پذیرش دیگران واقع شود. بنابراین وضع گروه نسبت به فرد و ارتباط آن با او گواه این موضوع و ارتباط جنبه پذیرش داشته باشد، یا جنبه طرد و نفی به مثابه نیروهای سازمان دهنده شخصیت فرد هستند .
مراحل رشد و ارتباط آن با ورزش
قبل از سن 10 سالگی کودکان تا حد زیادی به بزرگترها متکی هستند. ولی با افزایش سن استقلال در پیروی کردن از قواعد ورزشی و اتکا به خود افزایش مییابد. در نوجوانان به واسطه ویژگیهایی از قبیل رشد تفکر انتزاعی، ازدیاد میل به استقلال، تعارض بین احساس و اتکا به خود و دیگران، تلاش برای یافتن پایگاه اجتماعی و احساس هویت، و بالاخره سعی در بر آورده کردن نیازها و مسئولیتهای جدید، این توقعات استرسزاست و نوجوانان طبعاً میل به استقرار بیشتر و خود مختاری و اعتماد به نفس دارند و این امر غالباً با قوانین ساخته و پرداخته شد. ورزشهای رسمی و انتظارات مربیان آنها توافق ندارد. مربیان ورزشی مانند معلمان بعد از اولیا نقش مهمی در تأمین بهداشت روانی کودکان و نوجوانان دارند و بر اعتماد به نفس و خود پنداری و چگونگی رفتار آنها با دیگران تأثیر بسیار دارند. تجربههای اولیه دوران کودکی و نوجوانی اگر مطلوب نباشد به نوعی تنبلی و بیتفاوتی و گوشهگیری جسمی و روانی منجر میشود، که عواقب بهداشتی ناسالم فردی و اجتماعی به همراه دارد تحقیقات درباره گریز کودکان و نوجوانان از ورزش نشان میدهد که معمولاً تجربههای نامطلوب ورزشی چنین وضعی را ایجاد میکند؛ تجربههایی از قبیل شرکت ندادن آنها در ورزش تأکید بر رقابت و موفقیت، فشار زیاد، بی حوصله شدن، دوست نداشتن مربی، لذّت نبردن و تنبیه شدن به علت شکست. البته این واقعیت وجود دارد که هر چه نوجوان بزرگتر میشود به دلایل علائق، سرگرمیها، گرفتاریهای آموزشی و روابط اجتماعی گسترده فاصله او از ورزش را زیاد میکند.